یه روز عالی
امروز راحله خانم زن پسر خاله ی من مارو دعوت کرده بود و ما از صبح رفتیم تا شب اونجا انقدر بهت خوش گذشت که شب به خونه نرسیده خوابت برد😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁
سینا و اقا ابوالفضل و طبق معمول پرنده در بغل اقا سینا😊
بعداز ظهر هم با هم رفتیم پارک و حسابی کیف کردی
پسرم تو وارث زیبایی خدایی
زیبایی ات دنیایم را زیر و رو کرده
و پاکی ات آرامش جانِ من است
عالم و آدم خبر دارند که من
عاشق ترین عاشق دنیا هستم برای پسری چون تو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی