عشق و علاقه به مربی
چیزی نگذشت که عاشق مربیت شدی یه چیز غیر قابل باور اگر اقای نادری تو کلاس نبود شما هم گریه میکردی و نمی رفتی😀اقای نادری خیلی از کارت راضی بود پسرم اولین جشنواره ی کودکان برگزار شد جشنواره ی تابستان انقد ذوق داشتی که مسابقه داری و همه رو خبر کردی و زنگ زدی یه مدال و حکم خوشگل واسمون اوردی شب اونا گرفتی تو بغلت و خوابیدی😍
قربون پسر ورزشکارم برم من😍
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی