سوال و جواب عجیب سینا
پسر عزیزم دیروز همینجور که بازی میکردی و شیطونی مرتب میگفتی یا ادوفضل(یا ابوالفضل )
بعدش بعد ازظهر به من میگی مامان ادوفضل کیه؟
منم که مونده بودم چی بگم همین جوری گفتم اماممون
بعدش تو میگی نه عامو همو هس که دفتیم تونشون بازم میریم
آخه اسم نوه ی خاله ی من ابوالفضل هست و تقریبا همبازی سینا هست.
شیرین من ! نمی دانم به چه زبان ، بابت تمام آنچه که با شکفتنت ارزانی ام کرده ای سپاسگزار باشم . چشمها، گوشها ، زبان و قلبی را که پیش از تو داشته ام ، نه به یاد می اورم و نه می خواهم . با تو دوباره زاده شدم . تو به آن قالب گذشته من ، روح بخشیدی . همین روحی که دیگران به خاطرش مرا " مادر " خطاب می کنند .
نقطه ی پایان تمام نا امیدی ها و خستگی های من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی