کلکسیون
چند روز پیش عمه ریحانه یه عکس فرستاد گفتی مامانی خوش به حال عمم که این چیزا رو داره
گفتی یعنی گیر میاد گفتم اره
تصمیم گرفتی کلکسیون این چیزا رو جمع کنی
بابایی هم که عاشق کلکسیون سریع قبول کرد😂😂😂
بهم گفتی مامان اجازه میدی پولام و که جمع میکنم این چیزا بخرم گفتم بـــــــــــــــــــــــله
همون روز انقد گشتی و گشتی که یه پیج عالی پیدا کردی دو روز بعد دو تا جنس سفارش دادیم قرار شد با پست برامون ارسال کنن
بسته ی خوشگل شما بالاخره رسید شما خونه ی باباجون بودی و گفتی هیچکس بازش نکنه تا خودم بازش کنم ما هم گفتیم چشم🥰وای وقتی دیدیش از خوشحالی چشات برق میزد
مبارکت باشه زیبای من
دوست دارم پسر خوش سلیقه ی من😍
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی