سیناسینا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

سینا جان به چشمان مهربانه تو مینویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

سینا در محرم 92

1392/8/20 0:00
نویسنده : مامان عاشقت
256 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم وروجک قشنگم امسال هم طبق هر سال خونه ی عمو کمال رفتیم.

اما امسال یه فرق با هر سال داشت چون مثل هر سال هییت شاهچراغ نمیرفت و همون خونه ی عمو کمال عزاداری میکردن البته برای ما که خیلی لذت داشت آخه ما هم تو عزاداریشون شریک بودیم وهمینطور برای شما که یه لحظه هم تو خونه بند نمیشدی و با دوستات همش بیرون بودی و حسابی کیف میکردی.لبخند

اینم دوستات که یه لحظه ازشون دل نمیکندی شب هم به زور ازشون جدا میشدی که بریم خونهنیشخند

الهی مامانی قربونت بره که روز به روز بزگتر میشی و آقا تر و من واقعا دلم برای این روزا تنگ میشهناراحت

عزاداریت قبول باشه پسر کوچولوی منماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

عمه ریحانه
23 آبان 92 23:04
عزیز عمه عزاداریت قبول باشه عزیزم
مامان عاشقت
پاسخ
مرسی عمه جونم
بیلک و بیلی
10 آذر 92 1:08
مامان عاشقت
پاسخ
دوست دارم
خپل و مپل
10 آذر 92 1:09