سیناسینا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

سینا جان به چشمان مهربانه تو مینویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

عشق جان

تو بزرگ می شوی  و من  هر روز که می گذرد،  در دریای عشق به تو کوچکتر می شوم. پسر یعنی نفس یعنی عشق مادر، یعنی خون و جان و همه‌ی وجود مادر پسر یعنی سایز کوچک بابا پسر یعنی یک دنیا شور و حرارت و بازیگوشی پسر داشتن یعنی دست نوازش کشیدن محکم رو صورت مادر و گفتن خیلی دوست دارم  پسر یعنی شجاعت تکیه گاه مادر بودن در رقابت با بابا! عزیزم، تو زیباترین هدیه خلقت برای من هستی دوستدار همیشگی تو مامان ...
29 آبان 1399

ثبت نام کلاس مشاعره

سینای من از آنجایی که به اشعار حافظ و سعدی علاقه داری و اینکه کرونا حسابی کلافت کرده بعد از کلی جستجو یه جایی رو پیدا کردم و آنلاین ثبت نام کردم خیلی خیلی علاقه نشون میدی امروز جلسه ی سوم هست  کل هفته چشم انتظار چهارشنبه هستی که کلاس داری 🥰🥰🥰🥰 مرا هزار امید است و هر هزار شمایید😍 موفق و سربلند باشی جان مادر 🥰 ...
20 آبان 1399

تولد ده سالگی

اولین شمع دورقمی عمرت رو فوت کردی؛یک دهه از عمرقشنگت گذشت؛ ده سال قبل در این روز دنیا صدای کودک نوزادی را شنید که تنها دلخوشی پدرومادرش شد اکنون همان نوزاد می خندد.... راه میرود.... و شادی میکند.... خدایا به خاطر این نعمت بی نظیر متشکریم مینویسم سرشار از عشق؛برای تویی که همیشه تنها مخاطب خاص دلنوشته های منی برای تو که بخوانی و بدانی دوست داشتنت درمن بی انتهاست........ تولدت مبارک عشق مادر جان مادر اولین سال هست که برای تولدت جشن چهارنفره میگیریم ولی چه کنیم که بخاطر کرونا مجبوریم 😘 تولدت یه عالمه مبارک جان مادر دوست داشتنتان اندازه ندارد ...
15 آبان 1399

رهام کوچولو

سینای من بعد از کلی انتظار شیرین رهام کوچولو دنیا اومد زمینی شدنت مبارک کوچولوی داست داشتنی💞🍁💞🍁💞🍁💞🍁 عضو جدید خانواده دوست داریم💞💞💞💞 ...
5 آبان 1399

روزهای پاییز

این روزها هروز سامان و میبری تو حیاط و باهاش با جون و دل بازی میکنی قربون دل مهربونت برم  سینای من شک ندارم تو بهترین برادر هستی... ـ😍😍😍😍😍😍 دوستون دارم یه عالمه.....ـ♥❤💗💗 ...
4 آبان 1399

کلاس چهارم

جان مادر امروز اول مهر است  اما بوی کیف و مدرسه نمی آید  بوی اول مهر نمی آید  دل همه ی ما گرفته  کلاس چهارمی مامان باز هم مدرسه و خانه نشینی و قرنطینه  چه کنیم که مجبوریم 😔کلاس چهارمی شدنت مبارک عشق مادر  بزرگ شدنت لذت بخش است....💞💞💞 ...
1 مهر 1399

محرم 99

محرم امسال فقط چند شب تونستی برای یه ساعت بری خونه ی عمو کمال  محرم و قرنطینه و خونه نشینی بازم 😔 امام حسین یار ونگهدارت باشه مرد بی نظیرم💞💞💞💞 ...
31 مرداد 1399

داستان کرونا

یکی بود،.یکی نبود...! مابودیم و کرونا نبود...! همه  کنار هم به این طرف و اون طرف میرفتیم... دست دوستا واطرافیانمون و  تو دست می فشردیم و عزیزانمون رو می بوسیدیم ... تو ماشین آواز می خواندیم و بلندبلندمی خندیدیم... کرونا که اومدتازه فهمیدیم چقدر انرژی می داد دستای دوستامون !!! چقدر به دل می نشست دور همی های ساده و خودمونی... کرونا به این ریزی اومد تا یادآور چیزهای خیلی درشت ِ کم رنگ شده ی زندگی مون باشه. کرونا یادمون داد روزهای بدتر هم میتونه باشه که حتی تعطیلی طولانی هم خوشحالمون نمی کنه!!! من مطمئنم که عمر کرونا کوتاهه و زود بار سفر می بنده و می ره... اما امیدوارم ارزش ِبا هم...
23 اسفند 1398

تولد پرهام گلی

تولد پرهام گلی مبارک انشاالله صد ساله بشی عشق زندایی🎂🎂 عزیز دل مادر امروز تولد اقا پرهام بود ولی چون که تو باغ بود و عصرش عقد خاله لیلا بود ما نیومدیم و شما رفتی باهاشون عصر هم همراه مامان جون اومدی عقد خاله لیلا  انقدر بهت خوش گذشته بود که هر چی بگم کمه اونجا با یه سگ دوست شده بودی و تا چند هفته فقط حرف اون سگ رو میزدی💞💞💞💞💞 آخه دورت بگردم تو عاشق سگ هستی❤❤ اینم عصر عکس شما و خاله لیلا و عمو رحمان  ❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞❤💞 ...
28 آذر 1398