رفیق فابریک
عروسکم،وروجکم امشب رفیق فابریکت اومده بود خونمون
از اولی که اومدن سینا جون و پرهام جون سوار ماشین بودن.
حالا سینا پیاده هم شد اما آقا پرهام دل نکند که نکند و تا آخرین لحظه سوار ماشین بود.
حسابی دو تان خوش گذروندن و بازی کردین.
الهی مامانی قربونت بره که عاشق پرهام هستی.
سینا در حال هل دادن پرهام جون
الهی زندایی قربونت بره که خسته شدی و حسابی خوابت میاد.
نازنین پسرم
همین که تو را دارم،بهترین هدیه ی دنیا را دارم.
دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشانترین ستاره نیستم.
در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم.
تو کهکشانی هستی از پورنورترین ستاره ها......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی